کد مطلب:35571 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150
چه نامرد باشند مردان شام گرفتند با خصلت برده خو ز هر جا بدان مرز رو كرده اند نه دانش پژوهند، نی با ادب نجستند خود از بزرگان روش مهاجر نبودند اندر شمار نه انصار بودند تا آن كنند به پیغمبر خویش یاری كنند چنین دست و پا كرده تا خود رضا شما سعی دارید وجدان جان ز «تحكیم» بگذشت و آن ماجرا شما را، به تسلیم آن اشعری همی خواست ظلمت شود چیره دست اگر داشت ایمان بدان گفته ها چو مرد دروغست و ننگین مرام چو فرزند عباس، عبدالله است نماینده گرد ز سوی شما [صفحه 313]
امام علی (ع) درباره ی مردم شام فرمود:
فرومایه و ناكس و بدمرام!
ندیدند بر خویشتن آبرو
به بدنامی و جور خو كرده اند
یكی جمع ناچیز فرصت طلب
ندیدند با راستی پرورش
كز این رنج باشند در افتخار
مهاجر ز انصاف مهمان كنند
همان دشمنش را فراری كنند
نمایند در ره آز و هوی
رضا كرده، دادار خود همچنان
كه آن هر دو كردند خود را رضا
همی كرد، تشویق در داوری
مگر نور را افكند در شكست
ز راه خداوند كی شد جدا؟
سزاوار كی بود بر این مقام؟
كه او از سیاست بس آگه است
چنین گشته پیروز در ماجرا
صفحه 313.